رشد مغز کودکان ۰ تا ۶ سال – حقایقی که هر والدینی باید بداند
بازدیدها: ۲۵۷
مراحل رشد مغز از تولد تا ۶ سالگی
وقتی کوچولوی شما بدنیا می آید، کار و رشد زیادی قبلا انجام شده است. با این حال، هنوز کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد. در بدو تولد، کودک شما تقریباً تمام نورونهایی را دارد که تا آخر عمر به آنها نیاز دارد، حتی اگر مغز او فقط ۲۵ درصد اندازه مغز یک بزرگسال است.
از آنجایی که کودک شما به سرعت سیناپس ها را ایجاد می کند و هرس می کند، این یک دوره حیاتی برای یادگیری چیزها است.
احتمالاً با “نقطه نرم” روی سر نوزاد آشنا هستید. این لکه های نرم فونتانل نامیده می شوند و به این دلیل وجود دارند که جمجمه کودک شما در بدو تولد به طور کامل جوش نخورده است. این هدف دوگانه کمک به قرار دادن سر در کانال زایمان و ایجاد فضایی برای رشد سریع مغز در دوران کودکی است. در سه سالگی، مغز کودک شما حدود ۸۰ درصد اندازه مغز یک بزرگسال خواهد بود.
در اوایل زندگی کودک شما، با سرعت بیشتری نسبت به هر زمان دیگری از زندگی، سیناپسها را تشکیل میدهند. آنها در واقع خیلی بیشتر از نیاز خود تولید می کنند و همه آنها به بزرگسالی نمی رسند. این به آنها اجازه می دهد تا چیزها را سریعتر از بزرگسالان یاد بگیرند.
هر کسی که بچه دارد میداند که آنها با شخصیتهای خاص خود میآیند، اما رشد مغز نیز میتواند به شدت تحت تأثیر چیزهای بیرونی باشد. چیزی که ما در مورد طبیعت در مقابل پرورش میدانیم این است که ژنها به این تشکیل سیناپس انبوه کمک میکنند، در حالی که محیط، مغز را به خوبی تنظیم میکند و به او کمک میکند تا در مورد مسیرهایی که باید نگه دارد و کدام مسیر را حذف کند، تصمیمگیری کند. هرچه بیشتر از سیناپس استفاده شود، یا هر چه مهارت یا ایده بیشتر تمرین یا شنیده شود، سیناپس قویتر میشود. این بدان معنی است که چیزهایی که اغلب استفاده می شوند، مانند زبان، و راه رفتن، در مغز کودک ریشه دوانده اند، در حالی که چیزهایی که نادیده گرفته می شوند ناپدید می شوند. این فرآیند در مغز بزرگسالان نیز اتفاق می افتد، اما با سرعت بسیار کمتر.
از آنجایی که کودک شما به سرعت سیناپس ها را ایجاد می کند و هرس می کند، این یک دوره حیاتی برای یادگیری چیزها است. همچنین به این معنی است که بدون تمرین، برخی از مهارت ها از بین می روند. اگر میخواهید مهارتهای ماندگاری (مانند زبان دوم) در کودک خود ایجاد کنید، ضروری است که قرار گرفتن در معرض و تمرین او ثابت باشد. مغز «انعطاف پذیر» کودکان فرصتی منحصر به فرد برای ایجاد یک پایه محکم برای ساختن آن برای بقیه عمرشان فراهم می کند.
چه چیزی در حال رشد است؟
چیزهای زیادی در آن سر کوچک می گذرد! در اینجا چند نکته جالب وجود دارد که باید در مورد رشد مغز کودک خود بدانید.
قشر بینایی
در بدو تولد، کوچولوی شما خیلی خوب نمی بیند. دید کودک مبهم است و آنها فقط می توانند چند رنگ را تشخیص دهند. اما در شش ماه اول، سلولهای مغز آنها برای تشکیل قشر بینایی متخصص میشوند، نورونها طولانیتر میشوند و آکسونها میلینه میشوند. همراه با بهبود فیزیکی در چشمانشان، تا سه ماه آینده می توانند چیزها را واضح تر ببینند. در شش ماهگی، بهبود سریع درک عمق و تمرکز را به کارنامه کودک شما میآورد و او میتواند تقریباً به اندازه بزرگسالان ببیند.
در حالی که در ابتدا نمی توانند چیزهای زیادی را ببینند، رنگ های روشن، الگوهای جالب و دراماتیک و چهره انسان را در مراحل اولیه رشد مغز تشخیص می دهند.
با نگاه کردن به چشمان آنها، ایجاد حالات خنده دار صورت و قرار دادن آنها در معرض اشیا و الگوهای مختلف، حس بینایی در حال رشد آنها را درگیر کنید.
مخچه
در طول سال اول کودک، اندازه مخچه آنها سه برابر می شود و به رشد سریع مهارت های حرکتی آنها اجازه می دهد. فرزند شما به سرعت از غلت زدن، به خزیدن و سپس برداشتن اولین قدمهایش پیشرفت میکند. آنها را تشویق کنید تا هنگام بازی با آنها از دست ها و پاهای خود استفاده کنند و به آنها فرصت و زمان بدهید تا مهارت های جدید خود را تمرین کنند.
میلیناسیون Myelination
میلینه کردن سلولهای عصبی امکان انتقال سریعتر سیگنالهای الکتریکی را فراهم میکند، به این معنی که مغز کودک میتواند پیامها را سریعتر دریافت و ارسال کند و با سیگنالهای متعدد به طور موثرتری برخورد کند. میلیناسیون در بسیاری از قسمت های مغز پس از تولد ناقص است، اما به سرعت در سال اول کودکی ایجاد می شود. این توضیح می دهد که چرا کودکان بزرگتر نسبت به نوزادان خردسال زمان پردازش و واکنش نسبت به ورودی آسان تری دارند و می توانند تعیین کنند که چه نوع فعالیت هایی برای نوزادان مناسب سن هستند.
چگونه یک محیط غنی شده برای رشد مغز ایجاد کنیم؟
تعامل اجتماعی
انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند، بنابراین جای تعجب نیست که رفتار اجتماعی تأثیر عمیقی بر مغز ما داشته باشد و برای رشد کودک مهم است. فعالیتهای اجتماعی که در آن کودک به طور فعال توسط والدین یا سایر کودکان درگیر میشود، به رشد سالم مغز و مهارتهای اجتماعی کمک میکند و یکی از مؤثرترین روشهایی است که کودک شما یاد میگیرد. صحبت مستقیم با کودک شما نه تنها باعث رشد در مرکز زبان مغز او می شود، بلکه به او کمک می کند تا از طریق ایجاد و تقویت ارتباطات در مغز، زبان آموز بهتری شود.
در حالی که حوزه علوم اعصاب هنوز به سرعت در حال رشد است، ما در حال حاضر اطلاعات خوبی در اختیار داریم که می تواند به ما در درک رشد اولیه مغز فرزندانمان کمک کند.
به این ترتیب، رشد مغز کودک برای ما جالب است، زیرا میزان شگفت انگیزی از رشد مغز انسان در مدت زمان کوتاهی در طول رشد کودک اتفاق می افتد. این سالهای اولیه، دورهای حیاتی در رشد انسانی شما و بهویژه رشد کودک شما هستند، زیرا کودک شما تعداد باورنکردنی از مهارتها و مقدار اطلاعاتی را میآموزد که برای عملکرد در بقیه عمر خود به آنها نیاز دارد.
علوم اعصاب شناختی رشدی رشتهای از علم است که عصبشناسی و روانشناسی را برای درک بهتر چگونگی تأثیر مغز فیزیکی بر ذهن و بالعکس ترکیب میکند.
برنامه های پیش از مهدکودک
ثبت نام یا عدم ثبت نام کودکان در یک برنامه پیش از مهدکودک ، برای بسیاری از والدین یک تصمیم دشوار است. در حالی که این یک انتخاب کاملا شخصی است و عوامل زیادی در تصمیم گیری دخیل هستند، تحقیقاتی که توسط موسسه Urban Child گردآوری شده است نشان می دهد که کودکانی که در کلاس های پیش از مهدکودک ثبت نام کرده اند، مهارت های شناختی را بهبود می بخشند، خطر تاخیر در رشد را کاهش می دهند و آمادگی برای مهد کودک را بهبود می بخشند.
رژیم غذایی
اگرچه رابطه مغز با غذا پیچیده است، اما واضح است که تغذیه مناسب در دوران کودکی بخش مهمی از رشد صحیح مغز است. مغز ما به مقادیر زیادی انرژی و مواد مغذی نیاز دارد تا بتواند به درستی رشد کند و به درستی کار کند، و این در هیچ زمانی مهمتر از دوره رشد سریع اوایل کودکی نیست. یک رژیم غذایی متنوع و سالم پر از چیزهایی مانند آهن، پروتئین، ویتامین ها و مواد معدنی به اثرات ماندگار بر مغز کودک شما کمک می کند.
تغذیه مناسب در دوران کودکی بخش مهمی از رشد صحیح مغز است.
اگر نوزاد تازه متولد شده شما با شیر مادر تغذیه می شود، برای جلوگیری از کمبود ویتامین D از مکمل ویتامین D استفاده کنید. این به این دلیل است که شیر مادر حاوی غلظت کافی از این ویتامین نیست و به این دلیل است که نوزادان معمولاً در اوایل زندگی خود کمبود نور خورشید را تجربه می کنند. سعی کنید تغذیه مناسب را در دوران شیردهی حفظ کنید، تغذیه ناکافی احتمالاً بر روی شما ، بیشتر از کودک شما تأثیر خواهد گذاشت، بدن شما محتوای تغذیه ای شیر شما را در اولویت قرار می دهد. برخی از غذاهای عالی که میتوانید به کودک نوپای خود برای کمک به تامین عناصر سازنده مغز کودک خود ارائه کنید، تخم مرغ (برای پروتئین)، سبزیجات برگدار (برای ویتامینها) و ماهی (برای اسیدهای چرب امگا ۳) هستند.
فعالیت بدنی رشد مغز کودک را تحریک می کند
فعالیت بدنی
سلامت مغز با سلامت بقیه بدن مرتبط است و بالعکس. مطالعات نشان می دهد که ورزش در اوایل کودکی می تواند عملکرد شناختی را بهبود بخشد و حتی به بزرگتر شدن هیپوکامپ کمک کند. شما می توانید از سنین پایین با کودک ورزش کنید، که همچنین به او کمک می کند تا قدرت عضلانی در عضلات شکم و گردن خود را تقویت کند و کنترل سر را بهبود بخشد. میتوانید با درگیر کردن آنها در ورزش و سایر فعالیتهای بازی که از آنها لذت میبرند، سبک زندگی فعالتری را در کودکان تشویق کنید. فعالیت های سرگرم کننده تابستانی و فعالیت های سرگرم کننده در فضای باز مکان های عالی برای شروع هستند.
تجربیات ناب
محیطی خلاقانه که در آن کودکان در معرض انواع ایدهها، اشیاء و تجربیات جدید قرار میگیرند، به آنها کمک میکند تا مغز کودک سالم و کنجکاو را پرورش دهند. در مطالعات حیوانی، تأثیر یک محیط غنی از تجربه بیشتر زمانی که آزمودنیها در اوایل زندگی در معرض محیط خلاقانه قرار میگرفتند، برجستهتر بود.تجارب تعاملی مناسب برای سن کودک موثرترین و غنیکنندهتر هستند.
اجتناب از استرس سمی و ایجاد روابط مثبت
استرس سمی به طور مداوم پاسخ استرس را در کودک تحریک می کند. استرس، بخشی طبیعی از زیست شناسی ما است که به ما امکان می دهد به سرعت به خطرات احتمالی واکنش نشان دهیم، اما زمانی که پاسخ استرس به طور مداوم درگیر باشد، شروع به آسیب رساندن به ذهن و بدن می کند. استرس سمی در اوایل زندگی توسط چیزهایی مانند فقر خانوادگی، قرار گرفتن در معرض خشونت و غفلت ایجاد میشود و زمانی که کودک توسل و پیوندهای قوی و آرامبخش خانوادگی نداشته باشد، میتواند واقعاً سمی شود.
توسعه استدلال منطقی
در دوران کودکی کودک شما با استفاده از منطق و استدلال ناقص یا نادرست تصمیم می گیرد. این بخشی از رشد طبیعی اوایل دوران کودکی است. آموزش و تشویق مناسب از سوی شخصیتهای معتبر، مانند والدین و معلمان، به آنها کمک میکند تا بر دیدگاه اولیه سادهگرایانهشان نسبت به دنیای اطرافشان غلبه کنند. مدرسه و فعالیت های مختلف پیش دبستانی به این پیشرفت کمک زیادی می کند، اما فعالیت های زیادی نیز وجود دارد که می توانید با کودک خود انجام دهید تا به یادگیری او کمک کنید!
شمارش و حساب
درک این موضوع که ظاهر همیشه همه چیز را بیان نمی کند، برای فرزندتان مشکل خواهد بود.. با شمارش اشیاء هر گروه به آنها کمک کنید تا بفهمند. یادگیری این امر مدتی طول می کشد، بنابراین تعجب نکنید اگر فرزندتان هنوز شما را باور نکرده است. این نوع تمرین مغز و فعالیت یادگیری برای کودکان نوپا معمولا برای کودکان سه سال و بالاتر مفید است.
توجه به شباهت ها و تفاوت ها
کمک به فرزندتان در شناخت الگوها با درگیر کردن آنها در فعالیتهای بزرگ مانند بازیهای تطبیق و «تفاوت را تشخیص دهید» برای رشد شناختی او ارزشمند است.
فعالیت حسی
فعالیت عملی و بازی حسی راهی عالی برای کارکردن مغز کودک شماست. از آنجایی که مغز کودک شما در ارسال و دریافت اطلاعات بهتر می شود، استفاده از حواس خود را برای یادگیری بیشتر در مورد جهان به خوبی تنظیم می کند. با درگیر کردن حواس آنها با بافت ها، رنگ ها، موسیقی و غذاهای جالب، این کاوش را تشویق کنید. ارائه تنوعی از تجربیات حسی و تشویق کاوش حسی در این زمان. میز حسی یا سطل حسی می تواند گزینه های سرگرم کننده ای برای این نوع بازی باشد. یکپارچگی حسی برای توانایی آنها در پاسخگویی موثر و مناسب به محرک های بیرونی حیاتی خواهد بود.
به کودکان بیاموزید که سوال بپرسند
روش علمی ابزاری قدرتمند برای کشف است که توسط دانشمندان برای تجزیه و تحلیل ایده های پیچیده جدید استفاده می شود. همچنین به اندازه کافی ساده است که به کودک در حال رشد خود آموزش دهید. در حالی که فرزند شما سعی می کند آزمایش کند و بپرسد “چرا؟” به خودی خود، کمک به آنها در یادگیری پرسیدن سؤالات درست و پیش بینی پاسخ ها، مهارت ارزشمندی برای آنها برای یادگیری خواهد بود. وقتی فرزندانتان در مورد چیزی کنجکاو هستند، آنها را تشویق کنید تا یک فرضیه قابل آزمایش در مورد آن ایجاد کنند و آن را دنبال کنند.
کودکان را تشویق کنید تا در حل مسائل ساده روزمره شرکت کنند
مثلا هنگامی که در روز تعطیلی باغ وحش به باغ وحش می روید، به فرزندان خود اجازه دهید در روند حل مشکل شرکت کنند. “ما امروز نمی توانیم به باغ وحش برویم. در عوض چه کنیم؟» آنها را تشویق کنید که گزینه های جایگزین را در نظر بگیرند.
شکل گیری حافظه
در حالی که فراموشی دوران کودکی یادآوری بیشتر خاطرات زندگینامهای ما از قبل از شش سالگی را غیرممکن میکند، این بدان معنا نیست که خاطراتی که قبل از این مرحله میسازیم بیاهمیت هستند. کودکان هنوز هم می توانند خاطرات پایداری را شکل دهند و نحوه تعامل و یادگیری در مورد جهان را شکل می دهند. به خاطر سپردن چیزها نیز یک مهارت مهم است که به زمان، توسعه و تمرین نیاز دارد.
انواع مختلف حافظه
حافظه صریح، که به آن حافظه بیانی نیز می گویند، اغلب به حافظه معنایی (یادآوری حقایق) و حافظه اپیزودیک (یادآوری تجربیات) تقسیم می شود، اما در نهایت این نوع حافظه ای است که شما آگاهانه به آن دسترسی دارید. این اولین نوع خاطره ای است که کودکان در سه سال اول زندگی کودک شروع به نمایش می کنند و حتی ممکن است در نوزادان تازه متولد شده نیز وجود داشته باشد.
حافظه کوتاه مدت حافظه ای است که در عرض چند ثانیه (تقریباً ۳۰-۱۵ ثانیه) پس از ورود آن به مغز ذخیره می شود. شامل پردازش اطلاعاتی نمی شود که این حافظه ها را مورد استفاده قرار می دهد.
حافظه کاری بسیار شبیه رم کامپیوتر است. زیرا این حافظه است که در کوتاه مدت ذخیره می شود و برای تصمیم گیری و عملکرد در لحظه استفاده می شود. این نوع حافظه برای تنظیم رفتار و حل مسئله حیاتی است. کودکان نوپا تقریباً نیمی از ظرفیت حافظه کاری بزرگسالان را دارند، اما با افزایش سن و تمرین بهبود می یابد.
حافظه بلند مدت حافظه ای است که به طور نامحدود ذخیره می شود.
حافظه اتوبیوگرافیک نوعی از حافظه صریح است که در آن حافظه معنایی و اپیزودیک با هم ترکیب میشوند تا «قسمتهایی» از زندگی فرد در خاطرات او ایجاد کنند.
حافظه کودک شما نسبتاً مبهم است و در اوایل کودکی به آرامی رشد می کند. نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد نوزادان کمی پس از تولد به صدای مادر خود ترجیح می دهند و نوزادان تا شش ماهگی می توانند روابط علت و معلولی را یاد بگیرند و به خاطر بسپارند.
دانستن اینکه کودک شما چه نوع قابلیت های حافظه ای دارد می تواند در مدیریت انتظارات از آنها و همچنین دانستن بهترین روش آموزش به آنها مفید باشد. به عنوان مثال، کودکان تا ۷ سالگی هنوز در به خاطر سپردن خاطرات پیچیده ای که شامل عناصر متداخلی مانند زمان و مکان است، مشکل دارند. این امر به خاطر سپردن چیزهایی که بر اساس زمینه، زمان یا مکان تغییر می کند، برای آنها دشوار می شود.
توانایی فرزند شما در به خاطر سپردن چیزها در طول زندگی او مهم خواهد بود. همانطور که رشد می کنند، به آنها اجازه می دهد برنامه ریزی کنند، اهدافی را تعیین کنند و از اطلاعات یا تجربیات قبلی برای تصمیم گیری و ایجاد ایده های جدید استفاده کنند. این امر آن را به ابزاری فوقالعاده مهم در جعبه ابزار رشد شناختی تبدیل میکند.
در حالی که واقعاً نمیتوانید روند توسعه حافظه را تسریع کنید، کارهایی وجود دارد که میتوانید برای حمایت از آنها انجام دهید، و همچنین استراتژیهای حافظه را میتوانید به آنها آموزش دهید تا به بهبود حافظه کمک کنند. تعدادی از این استراتژی ها در زیر ذکر شده است:
از فرزندتان بخواهید داستانی تعریف کند – دلیلی وجود دارد که داستان سرایی بخش بزرگی از فرهنگ هر انسانی است. داستان گویی ابزار قدرتمندی برای کشف خود، ارتباط و حافظه است. داستانها بسیار طولانیتر از واقعیتهای فردی در حافظه ما باقی میمانند، بنابراین اگر میخواهید به فرزندتان کمک کنید چیزها را بهتر به خاطر بسپارد، از او بخواهید که داستانی درباره چیزهایی که برای او اتفاق افتاده است برای شما تعریف کند.
تکرار – کودک شما توانایی های حافظه محدود خود را تمرین می کند. تکرار یک راه ساده برای آنها برای تقویت ارتباطات در مغز و به خاطر سپردن داستان های جالب یا اطلاعات مهم است.
پیوندها، ارتباطات، و کلمات اختصاری – وقتی فرزند شما نسبت به حافظه و شناخت خود خودآگاه تر می شود، می تواند از استراتژی های حافظه پیچیده تری برای آسان تر کردن یادگیری استفاده کند. یکی از این استراتژیها استفاده از تداعیها، پیوندها و کلمات اختصاری برای به یاد ماندنیتر کردن ایده است. این می تواند شامل کشیدن تصاویری باشد که حاوی تصاویری از یک ایده هستند، ایجاد یک مخفف آسان برای به خاطر سپردن، یا مرتبط کردن ایده های پیش پا افتاده با ایده های هیجان انگیزتر.
رشد عاطفی
آیا تا به حال اصطلاحات بلوغ عاطفی یا هوش هیجانی(EQ) را شنیده اید؟ هوش هیجانی بخش مهمی از یک عضو مناسب جامعه بودن است.اگر کودکی هوش عاطفی را نداشته باشد که بفهمد به خاطر چه چیزی پاداش یا تنبیه می شود، آن وقت پاداش یا تنبیه اثر مورد نظر را نخواهد داشت.
کودک شما بلافاصله پس از تولد به احساسات شما واکنش نشان می دهد، اما هنوز راه زیادی برای رشد اجتماعی و عاطفی خود باید طی کند. پایه و اساس چنین هوشی همدلی یا توانایی درک احساسات دیگری است. شما می توانید با نشان دادن آن در محیط کودک خود با ایجاد فضایی محبت آمیز در خانه و با تشویق آنها به رفتار با دیگران به گونه ای که دوست دارند با آنها رفتار شود، رشد این ویژگی فوق العاده مهم را در کودک تشویق کنید.
سایر عناصر مهم هوش هیجانی که از همدلی نشات میگیرد، هوش درون فردی، یا احساس خود، از احساسات، نقاط قوت و ضعف شما، و هوش بین فردی یا توانایی درک خواستهها و انگیزههای دیگران است. اولی یک مهارت مهم برای درون نگری و بهبود خود است، در حالی که دومی فرزند شما را به عنوان یک رهبر، بازیکن تیم و دوست خوب معرفی می کند.
رشد هوش هیجانی معمای جالبی در مورد نحوه پاداش دادن و تنبیه فرزندانمان ایجاد می کند. اگر کودکی هوش عاطفی را نداشته باشد که بفهمد به خاطر چه چیزی پاداش یا تنبیه می شود، آن وقت پاداش یا تنبیه اثر مورد نظر را نخواهد داشت. به همین دلیل است که دانستن چگونگی رشد هوش هیجانی در اوایل کودکی مفید است. در اینجا چند مرحله مهم وجود دارد که کودک شما طی خواهد کرد:
۲تا۳ ماهگی
اهگیکودک شما شروع به لبخند زدن اجتماعی می کند، یا به عبارت دیگر، به عنوان یک راه ارتباطی مستقیماً به شما لبخند می زند. آنها همچنین برای جلب توجه شما گریه خواهند کرد.
۹تا ۱۰ ماهگی
بهبود سریع حافظه کوتاه مدت و بلند مدت همراه با ارتباطات جدید بین لوب های پیشانی و مراکز عاطفی مغز به این معنی است که در حدود نه ماهگی کودک شما شروع به تجربه اضطراب جدایی و ترس از غریبه ها می کند. آنها در این زمان شروع به ترجیحات چشمگیرتری نسبت به مراقبان اصلی خود خواهند کرد.
۱۸ ماه – ۲ سال
کودکان در این گروه سنی نشان خواهند داد که مفاهیم درست و غلط را درک می کنند. رشد لوب فرونتال و همچنین بهبود سریع زبان به کودکان زمینه بهتری برای کشف احساسات خود و همچنین ارتباط با احساسات دیگران می دهد. این زمانی است که مهارت های عاطفی مانند همدلی، هوش بین فردی و هوش درون فردی شروع به رشد می کنند.
۳تا ۴ سالگی
در این زمان، کودک شما شروع به اجتماعی شدن با کودکان دیگر می کند و با هدایت شما، آنها یاد می گیرند که اسباب بازی های خود را به اشتراک بگذارند و به نوبت با بچه های دیگر رفتار کنند.
شما میتوانید به رشد عاطفی فرزندتان کمک کنید و یاد بگیرد که احساسات خود را مدیریت کند. تحقیقات نشان میدهد که حتی این که بتوانیم به احساساتی که احساس میکنیم برچسب بزنیم، به ما کمک میکند تا سرعت خود را کاهش داده و از طغیانهای عاطفی جلوگیری کنیم. بنابراین خواه غم، درد، انزجار، انتظار یا شادی باشد، فرزندتان را تشویق کنید که نامگذاری احساسات خود را تمرین کند.
البته هوش هیجانی جدا از انواع دیگر هوش وجود ندارد. تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که از نظر عاطفی توانمند هستند نیز در مدرسه عملکرد بهتری دارند. همچنین، احساسات میتوانند تأثیر زیادی بر میزان قوی یادآوری ما داشته باشند. در حالی که فعالیتهای ریاضی و فعالیتهای علمی برای موفقیت مهم هستند، فعالیتهایی که به کودکان اجازه میدهند احساسات و احساس خود را کشف کنند نیز برای رشد آنها مهم هستند.
توسعه زبان
رشد گفتار و زبان کودکان با کمک بسیار کم به سرعت پیشرفت می کند. این یک پدیده جالب و عجیب است، زبان شناسان نظریه می دهند که نوزادان ممکن است با “ابزار” گرامری متولد شوند و فقط باید در معرض زبانی قرار گیرند تا از آنها استفاده کنند. این همچنین می تواند توضیح دهد که چرا زبان ها ویژگی های مشابهی مانند صداهای مصوت دارند.
در طول سال اول، اعتقاد بر این است که مغز کودک شما برای زبان مادری او “سیم کشی” می شود. این زمانی است که بسیار مهم است که کودک شما تا حد امکان در معرض زبان قرار گیرد. اگر میخواهید بیش از یک زبان به فرزندتان بیاموزید، مهم است که در این مدت زیاد در مقابل فرزندتان به آن زبان صحبت کنید.
ادبیات دوران کودکی مانند کتابها و داستانهای سرگرمکننده برای رشد مغز کودک شما و توانایی او در پذیرش زبان مفید است. خواندن زودهنگام و اغلب برای فرزندانتان راهی عالی برای کمک به آشنایی آنها با زبان است.
در حدود ۱۸ ماهگی کودک شما شروع به تجربه یک “جهش رشد” ناگهانی در بخش هایی از مغز خود می کند که درگیر زبان هستند. آنها در این مرحله به سرعت دایره لغات خود را گسترش خواهند داد، بنابراین اکنون زمان آن است که آنها را تا حد امکان با کلمات جدید آشنا کنیم.
نوزادان دو زبانه
قرار دادن کودک در معرض بیش از یک زبان در دوران نوزادی و اوایل کودکی، مزایای زیادی برای رشد مغز کودک دارد. در اینجا فقط چند مورد است:
مهارت های شناختی را بهبود می بخشد
امکان ارتباط موثر با افراد بیشتری را فراهم می کند
ابزار وسیع تری را برای کاوش و بیان تنوع افکار و ایده ها فراهم می کند
چگونه رشد مغز بر توانایی های فیزیکی تأثیر می گذارد
بسیاری از تون عضلانی بدون یک سیستم هدایت قوی کاربرد چندانی ندارند، به همین دلیل است که رشد خوب مغز همراه با رشد فیزیکی خوب است. مغز شما به طور ماهرانه تعیین میکند که کدام ماهیچهها باید در چه زمانی منقبض شوند و کدام ماهیچهها نیاز به استراحت دارند تا بدن شما را به شکلی که میخواهید حرکت دهد. وقتی کودک شما به دنیا می آید، هنوز توانایی کنترل بدن خود را به روشی که من یا شما انجام می دهیم را ندارد، اما از لحظه ای که بتواند این کار را انجام دهد، شروع به شرکت در فعالیت بدنی شدید می کند.
مهارت های حرکتی
رشد عصبی حرکتی یا یادگیری مغز برای استفاده از بدن به دو صورت می باشد: مهارت های حرکتی درشت، توانایی کنترل گروه های عضلانی بزرگ، و مهارت های حرکتی ظریف، توانایی اجرای حرکات دقیق تر. مهارت های حرکتی درشت ابتدا رشد می کند و به کودک شما اجازه می دهد بخزد، بایستد و در نهایت راه رفتن را بیاموزد. تسلط بر رشد حرکتی ظریف بیشتر طول می کشد و شامل یادگیری استفاده از فعالیت ها و مهارت های حرکتی مانند گرفتن انبر است که به کودک شما در دستکاری اشیا کمک می کند.
هماهنگی دست و چشم
هماهنگی دست و چشم شامل استفاده مغز از اطلاعات چشم ها به منظور هدایت دست ها است و آنچه به طور طبیعی در این بخش به ما می رسد برای کودک در حال رشد شما فوق العاده سخت است. این مهارت حسی و حرکتی بهبود می یابد زیرا مغز در دریافت و پردازش ورودی حسی سریعتر می شود و در حرکت دادن دست ها سریعتر و ماهرتر می شود. این مهارتی است که حتی در بزرگسالان می تواند با تمرین بهبود یابد.
آسیب مغزی ضربه ای
وقتی کودک به سرش ضربه می زند همیشه ترسناک است، اما خبر خوب این است که بیشتر برآمدگی ها چندان جدی نیستند. بسیاری از ویژگی های محافظتی بدن وجود دارد که از مغز در برابر آسیب محافظت می کند (مانند جمجمه سخت، غشاهای محافظ به نام مننژ و مایع مغزی نخاعی اطراف مغز و نخاع). همانطور که گفته شد، هنگامی که کودک شما یک غلت زدن جدی را انجام می دهد، همیشه بهتر است آن را ایمن بازی کنید. کودک را به طور کامل از نظر صدمات بررسی کنید، حداقل به مدت ۲۴ ساعت آنها را از نزدیک تحت نظر بگیرید و اگر هنوز مطمئن نیستید، با پزشک اطفال خود قرار ملاقات بگذارید.
دو نوع آسیب وجود دارد: خارجی (آسیب به پوست سر) و داخلی (آسیب به جمجمه، عروق خونی داخل جمجمه و مغز). در حالی که آسیب های خارجی ترسناک به نظر می رسند، اما فقط در سطح سطح هستند و بنابراین آنقدرها هم شدید نیستند. اما آسیب داخلی می تواند بسیار جدی باشد و نیاز به مراجعه به پزشک و همچنین نظارت دقیق دارد.
هرگز کودک را به هوا پرتاب نکنید
یکی از شناختهشدهترین و شایعترین آسیبهای داخلی مغز، ضربه مغزی است، و در حالی که کمخطرترین آسیبهای داخلی مغزی است، هنوز هم بسیار جدی است. در کوتاه مدت، منجر به از دست دادن موقت عملکرد طبیعی مغز می شود، اما در طول زمان اگر ضربه های مغزی متعدد ادامه یابد، می تواند منجر به آسیب دائمی مغز شود.
در اینجا چند علامت وجود دارد که به شما در تشخیص ضربه مغزی کمک می کند:
کبودی روی سرش
بیشتر یا کمتر از حد معمول می خوابد
در پاسخ به حرکت سرش گریه می کند
بیش از حد گریه می کند
تحریک پذیری
استفراغ
از دست دادن علاقه به بازی
از سردرد شکایت می کند
رفتار غیرعادی از خود نشان می دهد
نتیجه گیری
رشد مغز کودکان ۰-۶ ساله فرآیند پیچیده ای است که ما دائماً در حال یادگیری بیشتر در مورد آن هستیم. رشد مغز در اوایل کودکی بسیار مهم است زیرا زمینه را برای بقیه زندگی کودک شما فراهم می کند. اطلاعاتی که ما از نحوه عملکرد مغز در اوایل دوران کودکی به دست می آوریم می تواند به ما کمک کند تا از رشد مغز کودکمان بهتر حمایت کنیم و بدانیم چه نوع فعالیت هایی برای نوزادان در هر سنی بهتر است.
منبع:
Brain Development of Children from 0-6 years – Facts every parent should know