مورچه تحت تاثیر قارچ انگلی پیشرفتهای، که گمان میرود کنترل ذهن این حشره را به دست میگیرد، دستخوش دگردیسی بسیار پیچیدهتر و سختتری میشود. آنچه بین انگل و میزبان بدون مغزش رخ میدهد، جدالی بسیار غریب و هوشمند است.
این قارچ انگلی از گونه «Ophiocordyceps» است که هر کدام به طور باورنکردنی تنها به یک گونه مورچه حمله میکنند.
وقتی که یک عضو منظم از یک جامعه به شدت سازمانیافته به این قارچ مبتلا میشود، اختیار خود را از دست میدهد و تحت تاثیر پاتوژنی که با ترکیبی از مواد شیمیایی کنترل مغزش را به دست گرفته از کلنی خود خارج میشود.
مورچه، به دستور قارچ، به سمت موقعیت دقیقی در جنگل راه میافتد. دانشمندان با رسم مختصات این مورچههای بختبرگشته متوجه نظم دقیقی در این سفرها شدند، این پاتوژن مانند یک GPS برای این حشرات کار میکند فقط با این تفاوت که مورچه هرگز خواهان این مسیر نبوده است.
مورچهها ترغیب میشوند نواحی خاصی از قسمت زیرین برگها، آوند اصلی برگ، را گاز بزنند. این برگها به سمت شمال و شمال غربی قرار گرفتهاند و تقریبا ۲۵ سانتیمتر با زمین فاصله دارند. کل این پدیده با دقت چشمگیری هنگام ظهر روی میدهد و این امر را تبدیل به پیچیدهترین نمونه دستکاری انگلی در رفتار میزبان میکند.
قارچ با توجه به دما و رطوبت مورد نظر خود، این شرایط را انتخاب میکند. این امر با انتقال مورچهها به نقطهای خشکتر و داغتر مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه این شد که قارچ قادر به رشد نبود.
وقتی که مورچه آروارههای خود را در آوند برگ فرو میکند، از بین میرود و از پشت سرش یک ساقه بیرون میزند که شاید به نوعی زیبا باشد اما نامطلوبترین کلاه دنیاست. این امر به نوبه خود باعث فروریختن هاگ بر سر مورچههای کارگر دیگر که در حال کار روی زمین هستند، میشود. هاگها به اسکلت خارجی آنها میچسبد و پدیدهای را آغاز میکند که آن را روش تهاجمی مینامند.
قارچ برای ورود به بدن مورچه، شروع به افزایش فشار بر اسکلت خارجی حشره میکند. بر اساس مطالعات بر قارچ انگلی گیاهان، به خصوص برنج، میدانیم که آنها قادر به ایجاد فشاری داخل هاگ خود هستند که برابر با فشار موجود در چرخهای یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ است. بنابراین هاگها مقدار زیادی از فشار را داخل خود تحمل میکنند و وقتی که فشار به سطح خاصی رسید، حفرهای را داخل دیوار ایجاد میکنند و همه مواد ژنتیکی به درون مورچه رانده میشود و سپس چرخه دوباره از نو تکرار میشود.
علاوه بر ۱۶۰ گونه شناختهشده از این قارچ که قادر به کنترل مورچه است، احتمالا ۱۰۰۰ گونه مختلف دیگر هم وجود دارد که هنوز کشف نشدهاند. این آمار علاوه بر قارچهایی است که گونههای خاصی از حشرات دیگر، از سوسک گرفته تا پروانه، را مورد هدف قرار میدهند.
رابطه میان قارچ و مورچه را میتوان تصویر قابل توجهی از همزیستی انگل-میزبان در نظر گرفت که محققان تازه به شروع درک آن کردهاند؛ رکوردهای فسیلی از برگهای گاز زده شده نشان میدهد که این پدیده قدمتی بالغ بر ۴۸ میلیون سال دارد. شکارچیان مورچه، هر کدام به دنبال گونهای خاص، در حال توسعه سازگاری حیرتانگیزی برای نجات یافتن بودهاند و در پاسخ این امر، مورچهها هم در حال گسترش راههای دفاعی هوشمندانهای در برابر خطر بودهاند.
قارچها نیاز به انتقال دارند اما قادر به انجام این کار در لانه مورچهها نیست چراکه اجتماع مورچهها به منظور ادامه حیات خود، به نوعی سیستم ایمنی پیشگیری تکامل یافتهاند که متکی بر دفاع رفتاری است. بنابراین آنها چیزی به نام ایمنی اجتماعی دارند. آنها به روشی ساده شیوع بیماری داخل آشیانهشان را متوقف میکنند: مورچهها افراد بیمار را پیدا کرده و آنها را از لانه خارج میکنند.
با وجود اقدامات پیشگیریکننده مورچهها، این قارچها بسیار کشنده و قادر به از بین بردن کل کلنی هستند. در صورت کنترل نشدن، این قارچها میتوانند خود و مورچههای میزبانشان را به مرز انقراض بکشانند. اما اینجا جایی است که داستان عجیب میشود. این قارچهای انگلی خودشان هم نوعی قارچ انگلی دارند.
پدیده موفقیتآمیزی که امکان ساخت گورستانی در جنگل را به این قارچها میدهد، همچنین دیگر ارگانیزمها را دعوت میکند تا آنها را آلوده کند. قارچهای فوق انگلی باعث عقیم شدن قارچ انگلی مورچه میشود. بدین ترتیب قارچ مورچه متکی بر یک بدنه اسپور یا هاگ است که هاگ آزاده میکند و چرخه را ادامه میدهد تا وقتی که انگل دیگر وارد و آن را سرنگون میکند.
تنها ۶/۵ درصد از بدنه قارچ مورچه ، هاگ زیستا تولید میکند.