مطالعه جدیدی که در دانشگاه برمینگهام انجام شد گزارش کرد ، هنگامیکه ما اطلاعات مربوط به سوژه های بینایی را بازیابی(retrieval) می کنیم، مغز ابتدا روی معنی اصلی آن متمرکز می شود و سپس جزئیات خاص را فراخوانی می کند.
وقتی ما وقایع گذشته را بخاطر می آوریم، مغز انسان آن تجربیات را در جهت معکوس بازسازی می کند.فهم دقیقتر آنکه چگونه مغز اطلاعات را بازیابی می کند می تواند به دستیابی بهتر اطلاعات قابل اعتماد از شاهدان عینی یک حادثه جنایی کمک کند.در این موارد معمولا افراد شاهد می توانند اصل موضوع را بیان کنند اما جزئیات بینایی را که به یاد می آورند قابل اعتماد نیستند.
پژوهشگران فرایند بازیابی حافظه را با استفاده از تکنیک های رمزگشایی مغز بازسازی کردند.این تکنیک ها بررسی حافظه در زمانیکه یک حافظه خاص در مغز دوباره فعال می شود را ممکن ساخته است.
آنها دریافتند که در زمانی که اطلاعات سوژه بینایی بازیابی می شود مغز ابتدا بر معنی اصلی متمرکز می شود و سپس جزئیات بیشتر را فراخوانی می کند.این امر در تضاد با این یافته است که چگونه مغز تصاویر را پردازش می کند وقتی اول بار با آنها مواجه می شود.وقتی که ما اول بار یک شی پیچیده را می بینیم نخست جزئیات بینایی آنرا یعنی الگو ها و رنگ ها را درک می کنیم.انتزاع یعنی اطلاعات معنی دار که به ما می گوید ماهیت آن شی چیست مثلا یک سگ است یا یک فنجان بعدا به وقوع می پیوندد.
ما می دانیم که حافظه مان دقیقا آن چیزی نیست که در وهله اول آنرا تجربه کرده ایم.حافظه یک فرایند بازسازی کننده (reconstructive)است که به علت محدوده دانش فرد و جهان بینی فرد همواره با خطا (بایاس) همراه می شود.بعضی اوقات ما چیزی را بخاطر می آوریم که هرگز اتفاق نیفتاده است.اما این نکته که دقیقا چگونه حافظه ها در مغز بازسازی شده اند، مرحله به مرحله آن، در حال حاضر شناخته نشده است.
در طی این مطالعه ، شرکت کنندگان تصاویری از سوژه های خاص را می دیدند و سپس یاد می گرفتند تا هر تصویر را با یک کلمه بخاطرآورنده ارتباط دهند.سپس کلمه بخاطر آورنده برای شرکت کنندگان عرضه می شد و از آنها خواسته می شد تا تصاویر مرتبط را با جزئیات بیشتر بازسازی کنند. فعالیت مغز در سرتاسر زمان فعالیت (task) از طریق ۱۲۸ الکترود که به جمجمه وصل می شدند ثبت می شد که به پژوهشگران این امکان را می داد تا تغییرات الگوهای مغز را با دقت چند میلی ثانیه مشاهده کنند.در پایان از یک الگوی کامپیوتری برای رمز گشایی اینکه چه نوع تصویری را شرکت کنندگان در زمانهای مختلف فعالیت بازیابی کردند استفاده کردند.
پژوهشگران می توانستند نشان دهند که شرکت کنندگان سطح بالای بازیابی حافظه یا همان اطلاعات انتزاعی را مثلا اینکه آنها مدت کوتاهی بعد از آنکه کلمه بخاطر آورنده را می شنیدند در مورد یک حیوان یا یک سوژه غیر حیوان فکر می کردند را نشان دهند.شرکت کنندگان بعد از آن جزئیات خاص را بازیابی می کردند .
پرسش در مورد اینکه ایا حافظه مان اطلاعات درکی را اولویت بندی می کند به این نتیجه منجر می شود که چگونه حافظه ما وقتی که آنرا بطور تکراری بازیابی می کنیم تغییر می کند.این امر پیشنهاد کننده آن است اگر چه حافظه مان در چشم داخلی مان بصورت تصاویر زنده بنظر می رسد اما در حقیقت آنها تصویر لحظه ای (snapshot) از گذشته نستند در واقع فقط بازسازی می شوند و بازنمایی (representation) آنها با خطا همراه خواهد بود.
مطالعات دیگری باید انجام شود تا ارزیابی کند آیا این توالی بازسازی معکوس بصورت سخت افزاری در مغز مداربندی شده اند یا نه.اگر وجود دارند نتایج بازسازی باید در شرایط مختلف یکسان باقی بماند حتی وقتی که شخص بطور مثال بطور هوشیار توجه خود را معطوف به جزئیات خاص در طی یادگیری کند.
تیم تحقیقاتی در حال حاضر در جستجوی جزئیات بیشتری در مورد اینکه چگونه و کجا مغز حافظه های پیچیده را بازسازی می کند می باشد.وقتی مسیرهای عصبی بازیابی حافظه در مغز افراد سالم شناسایی شد پژوهشگران شروع خواهند کرد به فهم اینکه چگونه این مسیر ها با افزایش سن در حالت سلامت تغییر می کند و چگونه این مسیرهای عصبی در وضعیت هایی مانند اختلال استرسی پس از حادثه (PTSD)نقش دارند.